سخنان اشو-سری دوم
سخنان اشو
مرد و زن به اين دليل در عشق هم مي افتند كه از تنهايي درآيند.
((اشو))
==============
ابر پر باران بايد كه ببارد؛ فرقي نمي كند كه آيا زمين به باران نياز دارد يا نه.
((اشو))
===============
تاريخ فقط وقايع را ثبت مي كند، اما داستانها حقايق را.
((اشو))
===============
زندگي در راه دروغ بي ارزش است و مردن در راه حقيقت يكي از بزرگترين بركات زندگي است.
((اشو))
===============
عشق، دروازه ي دنيايي كاملاً متفاوت را به روي تو مي گشايد. بدون عشق در دنياي محدود عقل محصور خواهي ماند.
((اشو))
================
تو به اين دليل از آن شخص كه عاشقش هستي متنفر مي شوي كه او آزادي ات را سلب كرده است.
((اشو))
================
آزادي طلبي ما به اين دليل نيست كه عاشق آزادي هستيم، بلكه در حقيقت، ما خود آزادي هستيم و فقط در آزادي مي توانيم رشد كنيم.
((اشو))
=================
لذت راستي چنان است كه هيچ كس دوست ندارد در رنج و دروغ فرو افتد.
((اشو))
=================
يك دروغ كوچك با خود هزار و يك دروغ ديگر مي آورد، زيرا تو مجبور مي شوي از آن دفاع كني و از دروغ نمي توان با حقيقت دفاع كرد.
((اشو))
=================
خوب است كه حقيقت كالا نيست و هيچ كس نمي تواند آن را در اختيار تو بگذارد، وگرنه ارزشش را از دست مي داد.
((اشو))
=================
اگر عشق نتواند تو را يك شاعر سازد، هيچ چيز ديگر نخواهد توانست.
((اشو))
=================
دانشمند در مورد خود دانشمند هيچ نمي داند، اما در مورد چيزهاي ديگر همه چيز مي داند.
((اشو))
==================
دانش هرگز ني تواند هدف و مقصود باشد، نمي تواند ارباب باشد، تنها مي تواند نوكري خوب باشد.
((اشو))
==================
بزرگترين دلخوشي انسان، آزاد بودن است.
((اشو))
=================
بزرگسالان الگوي يادگيري كودكان هستند.
((اشو))
==================
هرگز، هرگز حتي براي يك لحظه آزادي ات را از دست نده و هرگز آزادي كسي را سلب نكن؛ از نظر من دين يعني همين.
((اشو))
===================
بايد هميشه مراقب بود، زيرا ذهن پيوسته از ما مي خواهد كه اسير و دلبسته شويم و دلبسته شدن باعث آشفتگي ما مي شود.
((اشو))
====================
دانشي كه از بيرون به دست آمده دروغين است. اين نوع دانش بر ناداني تو سرپوش مي گذارد، اما تو را خردمند نمي سازد.
((اشو))
====================
با رشد يقين و اطمينان، شادماني رشد مي يابد و با رشد شك و ترديد، تنش، بي قراري و بدبختي. شك و ترديد در نهايت به رنج و عذاب و نگراني مي انجامد.
((اشو))
====================
من هرگز مخالف دانش نيستم، اما دوست دارم انسان نخست در قلب خود ريشه بدواند و سپس، دانش را به عنوان يك وسيله به كار گيرد.
((اشو))
====================
دانش مي تواند به تو راحتي و آسايش و استاندارد بالايي از زندگي ببخشد، اما نمي تواند به زندگي تو كيفيت بهتري ببخشد.
((اشو))
====================
اگر تو تمام كتابخانه هاي دنيا را نيز در خود جاي داده باشي، يك بودا نخواهي شد. تو همان نادان و ابله پيشين باقي خواهي ماند كه بار دانش را با خود حمل مي كني.
((اشو))
===================
زندگي هيشه همچون رودخانه است و تو در چيزي وامانده اي و متوقف شده اي : شوهر، زن، دوست. هرگاه كسي وامانده شود خشمگين مي شود، زيرا هيچ كس دوست ندارد آزادي اش را از دست بدهد.
((اشو))
===================
انسان براستي ديندار هميشه آزاد مي ماند و به كساني كه در سر راهش قرار مي گيرند كمك مي كند تا آزاد باشند. او هرگز بر كسي سلطه نمي جويد و هرگز به كسي اجازه نمي دهد كه بر او سلطه جويد.
((اشو))
===================
انسان، آزاد به دنيا مي آيد؛ او هيچ سرنوشتي ندارد. اگر سرنوشتي وجود داشت، آزادي انسان از بين مي رفت و او تبديل به يك دستگاه مي شد.
((اشو))
===================
حقيقت را نمي توان خريداري كرد. هيچ راهي براي گرفتن حقيقت از ديگران نيست. حقيقت قابل انتقال نيست؛ تو بايد خودت حقيقت را كشف كني.
((اشو))
===================
عقل هميشه عشق را به كوري و ديوانگي محكوم ساخته و به آن نسبت هاي ناروايي داده، به اين دليل ساده كه از درك آن عاجز بوده است.
((اشو))
===================
عشق هميشه آفريننده است و دنيا بسيار ويرانگر بوده، زيرا به انسان آموخته كه انرژي عشق را سركوب كند.
((اشو))
====================
عشقِ سركوب شده ويرانگر مي شود و عشقِ ابراز شده، آفريننده.
((اشو))
====================
اگر تو باوري داشته باشي دست از جست و جو برمي داري؛ اگر باوري داشته باشي گمان مي كني كه از قبل مي داني.
((اشو))
===================
شك و ترديدها را نبايد سركوب كرد. از آنها بايد به عنوان سكوي پرش استفاده نمود.
((اشو))
====================
شك و ترديد چيز بدي نيست، هيچ عيب و ايرادي ندارد. اما تو نبايد هميشه در شك و ترديد به سر بري. تو بايد شك و ترديدها را در راه جستجوي حقيقت به كار گيري.
((اشو))
====================
انسان راستين همواره جهان و هستي را غني تر مي كند و از خود چيزي به هستي مي بخشد.
((اشو))
=====================
تا زماني كه تو چيزي از خود نبخشي هرگز احساس شادماني نخواهي كرد.
((اشو))
======================
مرداب راكد چيزي فراتر از خودش را نمي شناسد، زيرا هرگز از چارچوب خودش فراتر نمي رود.
((اشو))
=====================
راه درست زندگي، دل به دريا زدن است؛ هميشه در حال اكتشاف بودن، هميشه به ستاره ها رسيدن.
((اشو))
======================
انساني كه در راه كشف حقيقت تلاش مي كند، جامعه بي درنگ دشمن او مي شود.
((اشو))
=====================
مردم فقط از حقيقت مي ترسند و نه از هيچ چيز ديگر.
((اشو))
=====================
انسان حيوان عجيبي است! همه چيز را كاوش مي كند، تا قله ي اورست مي رود، تا قطب شمال و كره ي ماه مي رود، اما هرگز به فكر نمي افتد كه سري هم به درون خويش بزند! اين بزرگترين بيماري اي است كه انسان گرفتار آن است.
((اشو))
======================
يگانه گنجي كه ارزش جست و جو دارد طبيعت خود تو است.
((اشو))
=====================
يادگيري هر گونه مهارتي در ابتدا دشوار است. يادگيري فن شنا در ابتدا مشكل است، اما وقتي در آن ماهر شوي چنان سهل و آسان مي شود كه بعدها متعجب مي شوي كه چرا تا آن حد مشكل به نظر مي رسيد.
((اشو))
=====================
انساني كه به حقيقت دست يافته چگونه مي تواند دروغ بگويد؟ براي چه بايد دروغ بگويد؟ او هيچ دروغي براي گفتن ندارد.
((اشو))
====================
آن كليد مخفي كه دروازه ي معجزه ها را مي گشايد، خوش و خرم بودن است.
((اشو))
====================
شهامت، بزرگترين كيفيت ديني است و ديگر چيزها پيامد آن هستند. تو اگر شهامت نداشته باشي نمي تواني راستگو باشي. اگر شجاع نباشي نمي تواني عاشق باشي، نمي تواني با ايمان باشي و نمي تواني در راه جست و جوي حقيقت گام برداري.
((اشو))
===================
ترسوها نمي توانند ساحل را ترك گويند.
((اشو))
==================
پدر و مادرت تنها جسم تو را متولد مي سازند نه روحت را.
((اشو))
==================
شادماني پيامد خودآگاه شدن است.
((اشو))
==================
شهامت پيشه كن تا معجزه هاي ناگزير رخ دهند. هر لحظه ي زندگي انسان شجاع با معجزه مي گذرد.
((اشو))
===================
انسان شجاع پيوسته از گذشته، از كهنه و از آشنا دست مي شويد و هميشه آماده است تا به استقبال ناآشنا و ناشناخته برود.
((اشو))
==================
شادماني فقط از آنِ شجاعان است. شادماني يعني پيوسته دست شستن از گذشته. شادماني در گذشته مي ميرد و در هر لحظه زايشي تازه مي يابد؛ اين يعني شادماني.
((اشو))




